جوانمرد كوچك جوانمرد كوچك ، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 9 روز سن داره

نجواهاي من با ني ني نازم

تقدیم به تو

تمام غصه ها دقيقا از همان جايي آغاز مي شوند كه ترازو بر مي داري مي افتي به جان دوست داشتنت . اندازه مي گيري ! حساب و كتاب مي كني ! مقايسه مي كني ! و خدا نكند حساب و كتابت برسد به آنجا كه زيادتر دوستش داشته اي ، .........كه زيادتر دل داده اي ، كه زيادتر گذشته اي ، كه زيادتر بخشيده اي ، به قدر يك ذره ، يك نقطه ، يك ثانيه حتي ! درست از همانجاست كه توقع آغاز مي شود و توقع آغاز همه ي رنج هايي است كه به نام عشق مي بريم ...
27 تير 1391

بدون عنوان

امروز اومدم یکم رات بنویسم راستی می دونید پسر کوچولوی ما خرداد خونه مامانی پستونکشو ترک کرد بعدشم دیگه اونا بهش ندادن منم بهش ندادم اصلا هم اذیت نشدم ولی پستونکاشو یادگاری براش نگه داشتم بعضی وقتا که پیدا می کنه از بس براش عقده شده دو تا دوتا تو دهنش می کنه ولی باز ازش می گیرم   کلا رادی زیاد پستونکی نبود بیشتر تو خواب می خورد بهش می گم رادی پستونک می خوای می خنده و با سر تایید می کنه بهش می گم بگو محمد می گه محند می گم سارا می گه دارا قبلا هر حیوونی می دید می گفت پیشی حالا با صدای بلند در حالی که می کشه می گه گاووووووووووو هر رنگی رو هم که می بینه می گه زرد   چند شب پیش هم تب کرد شدید دو شب بیدار بودیم بعد هم دکتر و دا...
21 تير 1391

وای مامان تنبلت اومد

بعد از سه ماه بی خبری اومدم دلایل نیومدنم زیاده بیشتر ترک اعتیاد بود امنم از نوع اینترنتی و صد البته نی نی سایتی الانم که اومدم بنویسم پسری بیدار شد شیشو دادم رفت خوابید خب گل پسر مامان الان دیگه 22 ماهه شده مامانشم خیلی دوسش داره قد یه دنیاااااااااااا بوسسسسسسسسس راستش این چند وقته شدید درگیر خرید خونه بودیم به لطف خدا یه خونه سه خوابه 127 متری خریدیم البته تا دی بهمون تحویل نمی دن ولی خب دیگه خونه اماده هم خیلی گرون بود به پولمون نمی خورد همین خونه هم شد تقریبا 190م البته وقتی که تحویل بدن که صد البته گرونتره خب مامانی بینم زمان شما خونه متری چند می خری اونوقت با خودت می گی خوش به حال مامان بابام چقدر اون زمان خونه ارزون بود ...
12 تير 1391

18 ماهگی پسرم

پسرم 18 ماهه شد شنبه با باباییش دو روز جلوتر رفتیم واکسنشو زدیم یکی به پاش یک یبه دستش                                          الانم من کارای عیدمو کرد م  و         فرد ا عازم شهر ست انیم                                           خدایا سال حو ب ی ر و ب ر امون ر قم بزن   به تمام ماد ر هایی که کوچول  وهاشون امسال پی ش خودتن صب ر  بد  ه         &...
1 فروردين 1391

7 اسفند تولد مامانی

بله ٧ اسفند تولد مامانیت بود گل پسرم و مامانیتم حسابی سرما خورده بود بابایی هم با یه دسته گل و یه هدیه خیلی قشنگ سورپرایزش کرد و شب قبل تولد مامانی تولدش و براش جشن گرفت اینم عکس دست گل بابای گل پسر که برای مامان گل پسر گرفته بود   ...
7 اسفند 1390

17 ماهگی گل پسر

  باورم نمی شه پسرم ١٧ ماهه شد بازم زیاد خرف نمی زنه ولی در کل هر چی بهش بگم و می فهمه دیشب همسری رو ناخن کشید همسری بهش گفت وای چه پسر بدی بروناخنگیر بیار ناخنات و کوتاه کنم دیدم سریع رفت سمت جاکلیدی که ناخن گیر بهش اویزون بود و با انگشتش به ناخن گیر اشاره کرد من داشت شاخام درمیومد چون که تا به حال جای ناخن گیر و بهش نشون نداده بودم و نه بهش گفته بودم این ناخن گیره بعد هم نشست تا باباییش ناخناشو کوتاه کنه برای عید هم براش یه کت تک قهوه ای با یه پیراهن مردانه چهارخانه قهوه ای سرمه ای با یع شلوار لی ابی گرفتم که حسابی اقا شده با لباسای عیدش الانم داره با لگوهاش بازی می کنه کافیه برم طرف  کامی جیغش رو هواست وای الان رادو...
1 اسفند 1390

امروز روز عشقه

اینم عکسای پسرم که اون روز تو اتلیه ما رو کچل کرد  تو ادامه مطلب گزاشتم چشمش نزنید هاااااااااااااااااااااا             ...
26 بهمن 1390