شیطون بلای خونه ما
وای دیگه این اقا پسره ما رو کشت بسکه اذیت می کنه همش در حال گاز گرفتن و ناخن کشیدن منو باباشه تا وقتی باباییش نیست بهتره اما تا چشش به باباش میفته جوگیر می شه مثل چی هی منو می زنه باباشو که دیگه بیچاره کرده
همشم در حال خوردنه من موندم این همه می خوره چاقم نمی شه دلم خوش باشه از وقتی ماه رمضون اومده که ما رو دیگه دیوونه کرده تا ساعت یک شب بیداره از اون ور تا 11 می خوابه هر چی هم بهش می گیم گوش نمی ده فقط قاه قاه می خنده
چند شب پیش خونه خاله شوشو بودیم هی اسم پسر خاله شوشو رو صدا می زد و بلند می گقت درزاد یعنی فرزاد جلوی اونا هم بابشو می زد و قاه قاه می خندید من موندم این از کجا کتک زدن و یاد گرفته ما رو که عاجز کرده خداییش هر کی می بینه می گه لوسش کردی اما بچه دو ساله رو که نمی شه تنبیه کرد دلمون نمیاد باید حتما با یه مشاور صحبت کنم این طوری دیگه نم یشه
دیشب مامان و بابم اینجا بودن یکسره دنبال خاله ساراش بود و هی م یگفت دارا بیا
تا ساعت 2 شب فقط می خندید و غذا می خورد اخر سر با برق روشن رو تخت ولو شد دلش نمیومد بخوابه طفلی بچم دلش تو اپارتمان پوسید بس که منو دید چقدر خوشحال بود که مهمون داریم
یه مدت یه چیزی یاد گرفته بود تا دعواش می کردم صورتشو چمع می گکرد چشاشو می بست با صدای کش دار می گفت ماماااان که مثلا دلم بسوزه منم می خندیدمو صورتشو غرق بوسه می کردم حالا یاد گرفته تا کسی دعواش می کنه خودشو لوس می کنه بس که قیافش خنده دار می شه همه خندشون می گیره و بی خیال قضیه می شن اینم از این هنرش سوءاستفاده می کنه اینم عکس هنر این کوچولو
الانم رو تخت با باباش خوابیده منم خوابالود دارم اینجا راش خاطره می نویسم ه ههه
امروز می خوام ببرمش باغ وحش اگه باز برنامه ای پیش نیاد عاشق این جک و جونوراست دوربینم شارژ کردم که حسابی ازش فیلم بگیر خداییش خیلی ذوق می کنه حیوون می بینه حالا ببینم قسمت می شه یا نه