جوانمرد كوچك جوانمرد كوچك ، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 20 روز سن داره

نجواهاي من با ني ني نازم

پست دوم

1390/3/15 19:30
نویسنده : مامان
112 بازدید
اشتراک گذاری

پست دوم


دوباره سلام تصاوير زيبا سازی وبلاگ           Www.bahar22.com       خدمات وبلاگ نويسان جوان

 

اون روزو هيچ وقت يادم نميره حتي تا اخرين لحظه زندگيم دو سه روز بود كه حالتهاي عجيبي داشتم خودم حدس مي زدم كه مامان شدم اما بي بي چك گزاشتم منفي بود ديگه كاملا نا اميد شده بودم چهارشنبه صبح يعني مورخ ۸ بهمن ۸۸ بود كه اقاي همسر گفت فردا سفر كاري داره شبش من با استرس و دل درد شديد خوابيدم صبح ساعت ۴ بيدار شدم به دلم اومد كه بي بي چك بزارم بي بي چك و كه گزاشتم شروع كردم به خوندن قران اما اين  باردو تا خط پررنگ شد باورم نمي شد من مامان شده بودم  سريع اقاي همسر و بيدار كردم بيچاره بهت زده شده بود باور نمي كرد اونم سفرش و لغو كرد از استرس تا صبح نخوابيديم موقع خوردن صبحانه اقاي همسر با چشماني پراز اشك به هم گفت بهار خيلي خوشحالم خيلي خدا دوستمون داره ساعت ۷ كه مي خواستم برم كلاس به مامان زنگ زدم خبر دادم گفت برو ازمايش گفتم هنوز زوده تازه امروز پنج شنبه است تا  موفعي كه كلاسم تموم بشه ازمايشگاه تعطيل مي شه

خدايا خيلي دوست دارم خيليييييييييييييييييييتصاوير زيبا سازی وبلاگ           Www.bahar22.com       خدمات وبلاگ نويسان جوان

+ نوشته شده در  شنبه 13 شهریور1389ساعت 22:39  توسط بهار   |  آرشیو نظرات

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)