جوانمرد كوچك جوانمرد كوچك ، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 10 روز سن داره

نجواهاي من با ني ني نازم

يازده ماهگي پسر كوچولو

1390/9/23 0:40
نویسنده : مامان
383 بازدید
اشتراک گذاری

چند ماه بود كه در مورد پسر گلم چيزي ننوشتم همش به خاطر اومدن به خونه جديد بود و بي حوصلگي خودم رادوين الان چندئ وقته كه تاتي تاتي مي كنه و ده قدمي راه ميره

تو نه ماهگي مريضي بدي گرفت چند شب تب داشت مجبور شديم بيمارستان بستريش كنيم بچم كلي اب شد

تو ده ماهگيش خونمون و عوض كرديم دوتا دكلمه هم يياد گرفت وقتي چيزي داغ بود مي گفت جيز وقتي چيزي تو دهنش بود و ما مي گفتيم اه اه مي گفت كخ مي رفتيم با ماشين بيرون صدا درمي اورد و كلي هم رژيم گرفت و لاغر شد

 تو يازده ماهگي كه خورد به ماه رمضون و كلي كيف كرد

الان هم كارم شده غذا درست كردن براي اقا روزي سه نوع غذاي متنوع درست مي كنم اب قلم بهش مي دم لعاب برنج براش ددرست مي كنم كلا همش دست به سينه در خدمت اقا رادوينم

 

پسرم ديگه كمكم براي خودش مردي ميشه ديشي با بابايي رفتيم زيست

خاور خريد گزاشتمش تو كالسكه هر خانمي رو ميديد بهش مي خنيد همه نازش مي كردن و مي گفتن چه پسر خنده رويي

خب به دمامانش رفته ديگه اونجا بچه ها رو كه سوار ماشين شارژي ها مي ديد با دست نشون مي داد و صداي ماشين درمي اورد بميرم براش ان شا الله بزرگ كه شدي تو رو هم سوار مي كنم

امشب رفتيم خونه خاله شوشو كلي برامون سوغاتي اورده بود اخه تازه از شمال اومده بودن

خب چند تا عكس از پسر كوچولو براتون مي زارم

Picture 788.jpg 

 

زندگی را دوست دارم  !

تو را دوست دارم  !

فاصله را دوست دارم !

جاده چالوس را . . .

طعم بوسه هایی را که خاطره می سازد  

این وسط

             فقط

از عروسکی که به تو هدیه دادم بدم می آید . . . !

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مدرسه ی مامان ها
20 شهریور 90 12:22
سلام مامان عزیز دیروز یکی از مامان ها مطلبی رو توی مدرسه مطرح کرده که دوست داریم نظر شما رو هم درباره ی اون بدونیم منتظر حرف های شما هستیم