شب یلدا
شب یلدا من و رادوی ن و باباش تنها نشستیم اجیل و هندونه خوردیم این رادو ی ن تا تونست هندونه خورد
2.2 kBytes |
خاله شوشو زنگ زد بریم خونشون شوشو درس داشت اخه تا پایان هفته باید پایان نامه رو تحویل بده
ما هم فیلم ورود اقایان ممنوع رو گرفتیم و الکی خندیدم
فردا صبح مامانم و بابام و سارا اومدن مشهد ظهر ناهار دیشب و گرم کردم همسری شش پرس غذا گرفته بود که دیشب دوتاشو خوردیم ظهرم گرم کردم همه خوردن بعداظهر هم رفتیم زیست خاور رادو ی ن اذیت می کرد بابام بردش تو ماشین منم یه سرویس بدلیجات خریدم و رفتیم خونه شب مامان شوشو اومد خونمون حرم بود زنگ زدم شوش رفت دنبالش تا فردا موند اخ برای پسرم بمیرم که می پرید بغل مامان فرشتش و بوسش می کرد
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی