جوانمرد كوچك جوانمرد كوچك ، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 9 روز سن داره

نجواهاي من با ني ني نازم

پست سي و سوم عيد نوروز

1390/6/19 16:31
نویسنده : مامان
317 بازدید
اشتراک گذاری
سال جديد اومدو با كلي ماجراهاي جالب براي ر ا د و ي ن كوچولو

 

        

         

 

امسال عيد خيلي به منو پسرم خوش گذشت تلافي عيد پارسال شد

۲۵ اسفند رفتم واكسن شش ماهگيشو  زدم با مامان رفتم پسركم خيلي گريه كرد از وزن و دور سرش هم راضي نبودن گفتن بعد عيد دوباره بيارش كه من گفتم مي برمش دكتر خودش روز پنجشنبه كه با همسر و پسر كوچولو سوار ماشين راهي خونه بوديم يكدفعه دستم و كه تو دهان  پسر كوچولو گزاشتم احساس كردم يه چيز خيلي تيز تو دهنشه بله را د و ي ن كوچولو دندون دراورده بود و ما خبر نداشتيم البته هنوز اولش بود روز جمعه هم كارامو  كردم و شنبه راهي سفر شديم پسر كوچولو رو كه شير دادم تا ساعت ۱۲ تو ماشين بابام بود و داداشم تو ماشين ما بعد كه ناهار خورديم را د و ي ن و اوردم تو ماشين خوديم تا خود گرگان خوابيد اولين مسافرت هم با راد و ي ن كو چولو خيلي خوش گذشت همش خواب بود در كل خيلي پسر خوبي بود خونه مامان بزرگم هم خيلي خوش گذشت شب عيد نا سال تحويل بيدار بوديم بعد هم سال تحويل شد من فيلم برداري مي كردم راد و ي ن هم خواب بود س ا ن يار  پسر خاله عفي هم خواب بود اما موقع عيدي دادن بيدار شد باباش گفت بابا چه خوش روزي بودي تو

بعد همگي خوابيديم ۵ روز گرگان بوديم روز چهارم عيد من و همسري با پسر كوچولو راهي خونه شديم مامان بابا نيومدن مي خواستن دو سه روز ديگه بمونن تو راه پليس به خاطر شيشه دودي ماشين مار و نگه داشت را د وي ن هم همش به اقا پليسه لبخند مي زد وقتي رسيديم خونه ديگه خيلي خسته بوديم من رفتم حموم وقتي اومدم ديدم همسري مي گه كه پسر كوچولو غلت زد بله اين پسر كوچولوي تنبل ما هم بالاخره غلت زد اونم تو ۴ فروردين

روز ششم فرودين هم عروسي دعوت بوديم رفتيم تو عروسي پسر كوچولو خيلي خوش حال بود عروسي پسر عمه كتي بود

سيزده هم با عمو عمه و بابا مامان بوديم خيلي خوش گذشت البته يكم افتاب سوخته هم شديم ر ا د و ي ن همش دست دختر عمه مهري بود كلي زديم و رقصيديم

رادوي ن براي اولين بار

مسافرت رفت

عروسي رفت

دندون دراورد

غلت زد

سوپ خوردنشم شروع كرد

تازه وقتي صداي اهنگ كه ميشنوه دستاشو بالا مي كنه و مي رقصه

در كل ديگه براي خودش مردي شده


 

خدايا هزاران بار شكر به خاطر داشتن همسري مهربان پسري سالم و زندگي ارام

نوشته شده در پنجشنبه 18 فروردین1390| ساعت 15:7| توسط بهار | 2 نظر
پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)