جوانمرد كوچك جوانمرد كوچك ، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 10 روز سن داره

نجواهاي من با ني ني نازم

بدون عنوان

1390/3/15 19:43
نویسنده : مامان
151 بازدید
اشتراک گذاری
سلام ماماني خوبي  پسرم گلم عسلم

 

تازگي ها خيلي تكون مي خوري و ماماني رو قلقلك مي دي هفته پيش درست چهارشنبه ۸اردیبهشت بود که با بابايي رفتيم مشهد اول رفتيم مشاوره ژنتيك اقاي دكتر كه پرونده رو نگاه كرد گفت بايد بريم سونو بعد يه سري ازمايش نوشت كه بريم انجام بديم سونو كه رفتيم خيلي شلوغ بود اما مي گفتن كه بهترين سونو تو استانه !بابايي از منشي سوال كرد كه مي شه دوربين ببريم گفت مانعي نداره بعد رفتيم تو من از استرس داشتم مي مردم دكتر شروع كرد و يكي يكي توضيح داد اين دستشه اين پاهاشه  منم اصلا به صفحه مانیتور نگاه نمی کردم یکدفعه یاد مسافرت شیراز افتادم درست پارسال همین موقع بود تو ارامگاه حافظ به نیت تو فال گرفتم که این بیت اومد

دل بدان رود گرامی چکنم گر ندهد      مادر دهر نزاید پسری بهتر از این  ۲۲اردیبهشت ۶ بعد از ظهر

خلاصه بابايي طاقت نياورد و گفت جنسيتش چيه ؟ اقاي دكتر گفت :جنس پسره بابايي از ذوقش گفت از كجا معلوم دكتر گفت خب از نوكش ديگه بعدشم گفت شكر خدا همه چيز طبيعيه واي اون لحظه ماماني بهترين لحظه زندگيم بود  بعدش خاله کوچولیت زنگ زد نمی دونی وقتی فهمید تو پسری چه ذوقی کرد فرداش با بابايي رفتيم حرم تا نماز شكر بخونيم از اينكه تو سالمي و كنارمون هستي نمي دوني بابايي از وقتي كه صداي قلبتو شنيده چقدر خوشحاله

 

ماماني زودتر بيا كه همگي خيلي خيلي منتظرتيم

+ نوشته شده در  پنجشنبه 18 شهریور1389ساعت 11:39  توسط بهار   |  آرشیو نظرات
پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)