بدون عنوان
پست سيزدهم ۱۵شهريور دوشنبه ظهر با ماماني و اقاي همسر راهي دكتر شديم قرار بود دكتر ساعت ۴ مطب باشه اما تا ۵ نيومد مامان هم اومده بود قبل از زايمان با دكتر صحبت كنه نوبت من كه شد رفتم داخل واي كارت معاينه رو يادم رفته بد بيارم دكتر هم كلي دعوام كرد واي چه مامان شلخته اي دكتر كه معاينه كرد گفت وزن نينيت خوبه اگه مي خوتي ۳۱ شهريور بيا براي سزارين واي دست و پامو گم كردم فكر نمي كردم به اين زودي بياي بغل ماماني به دكتر گفتم زود نيست گفت نه تازه شايد زودتر بياد منم استرسم بيشتر شد بالاخره تاريخ تولد پسر گلم هم مشخص شد من هميشه فكر مي كردم ۸ مهر زايمان مي كنم اخه يه جورايي تو اين مدت تمام اتفاقاتي كه مي افتا...
نویسنده :
مامان
19:48