جوانمرد كوچك جوانمرد كوچك ، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 8 روز سن داره

نجواهاي من با ني ني نازم

اولین ارایشگاه پسرم

اینو  یادم رفته بود بنویسم جمعه 23 دی بابایی رادو ی ن پسر کوچولوش برد ارایشگاه تا موهاشو یکم کوتاه کنه تا برای عکس گرفتن خوشمل بشه اینم عکس رادوی ن  تو ارایشگاه     بچم برای اولین باره که کیم می خوره   رادوی ن در خانه کوچکش   رادو ی ن انگشت به دهان از عکس گرفتن مامانی     ...
4 بهمن 1390

جرفهای یک عدد کودک به خاله مینا

سلام خاله مینا این مامان من بلد نیست عکس بزاره تا شما خوب منو بشناسید و بفهمید من کپی مامانمم خودم چند تایی انتخاب کردم برات می زارم بقیه عکسام تو ادامه مطلب   راستی ادرینا رو هم از طرف من ببوس شمارشم بگیر     ...
4 بهمن 1390

16 ماهگی پسر گلم

عسل مامان 16 ماهه شد   روز سه شنبه هفته پیش وقت اتلیه براش گرفتم از عکاسی روناک اولش که وارد شدیم تمام عروسکای اونجا رو بهم ریخت بعدم همش جیغ می زد و یک جا بند نبود   من دکور هفت کوتوله رو انتخاب کردم عکاسشون مرد بود اصلا حوصله نداشت یه چند تا عکس الکی گرفت و گفت عالیه می خواستم ازش عکس لختی با حوله بگیرم گزاشتمش بالا ی میز هی خودشو پرت می کرد پایینو جیغ می کشید اصلا اون پسر اروم تو خونه نبود اونجا براش تازگی داشت و هی می خواست بره شیطونی کنه عکاسه هم از دست راد و ی ن می زد به سرشو هی می گفت رابین رابین بعد عکسا رو که بهم نشون دادن من اصلا راضی نیودم فکر کن هر عکس 20 در 30 رو می گیرن 25000 تومن در صورتی که تو همه عکاسی...
4 بهمن 1390

برای انار نازنین

  عزیزم رفتی مامانت و تنها گزاشتی   رفتی و داغت موند تو دل مامان بابت   رفتی و تمام خاطراتت باعکسای نازت بدون حضورت برای همه ما به یادگار موند   انار کوچولو دو هفته پیش بر اثر سوختگی زیاد با اب جوش سماور راهی بیمارستان ساری شد و.....   امروز صبح رفت پیش خدا خاله سلام ما رو به فرشته ها برسون الهی بمیرم برات که 6بهمن  شمع تولد دو سالگیتم رو فوت نکرده   همه خاله های نی سایتی برات اشک ریختم   خداحافظ فرشته کوچولو خداحافظ همین حالا   همین حالا که من تنهام   خداحافظ به شرطی که بفهم تر شده چشمام      راست است كه ميگويند كه تا بوده گفته اند ...
30 دی 1390

من و پسرم تنهای تنها

سلام به همهگی   دو سه روزه که بابایی رادوی ن رفته تهران برای دفاع منو پسر کوچولو هم تنها موندیم با خدا   راد و ی ن و هر روز صبح میبردم بیرون یه ساعتی با هم می گشتیم و می اومدیم خونه امروز هم بردمش بیرون تو حیاط دوچرخش و اوردم یکم بازی کرد بچم طفلی هر کی از راه پله ها رد می شد و صداش میومد تندی به طرف در می رفت تا در و باز کنه یا همش لباساشا از کمد درمیاوردو می گفت بریم می گفتم کجا میرفت به طرف در این مطلبو تو نت دیدم خیلی خوشم اومد پدر و پسر داشتن صحبت میکردن!! پدر دستشو ميندازه دوره گردنه پسرش ميگه پسرم من شيرم يا تو؟ پسر ميگه : من..!! پدر ميگه : پسرم من شيرم يا تو؟؟!! پسر ميگه : بازم من شيرم... پدر عصبي مشه دستشو ...
12 دی 1390

تولد يك سالگي

واي عزيز دلم پسر گلم عشق مامان توامروز يك ساله شدي درست پارسال٣١شهريور تو همچين روزي ساعت 10 صبح به دنيا اومدي و زندگي رو براي من و بابات رنگين كردي الهي مامان قربون اون راه رفتنت بره كه ديگه الان دو روزه قشنگ راه مي ري امروز رفتم برات كيك گرفتم يه تولد كوچيك با خاله و بچه هاي خاله بابا برات گرفتيم اخه مامانيت مسافرت بود براي همين جشن كوچيكي برات گرفتيم ان شالله سال ديگه جبران مي كنم ماماني فردا هم مي ريم ولايت بابا تا تو هم به كمي اب و هوا عوض كني پسر گلم امروز بعد از يك هفته باباش و ديد اخه باباش رفته بود تهران وقتي كه باباش و ديد از خوشحالي نمي دونست چه كار كنه همش مي گفت بابا ددرر الهي ماماني به قربونت بره كه ازشدت دلتنگي...
10 دی 1390

پسرم 15 ماهه شد

بلهههههههههههه پسرم 15 شد من براش کیک درست کردم باباشم براش شمع خرید ولی شمع شماره 5 گم شد و ما نفهمیدیم چی شد با همون شماره یک براش جشن 15 ماهگی گرفتیم چند تا عکس از ÷سر کوچولو تو ادامه مطلب گذاشتمپ http://www.nadapenny.com/viewer.php?id=t2011362nadap143759898632231.jpg       ...
9 دی 1390

عشق فیلم من

این پسر کوچولوی منه که هر شب با مامانش تو بغل مامانش سریال تا ثریا رو میبینه و خوابش می بر تا اخر فیلم از سر جاش بلند نمیشه انقده ناز فیلم نگاه می کنه که انگاری منتقد سینماست اقا   الهی مادر براش بمیره که اخر فیلم اینطوری خوابش می بره منم ازش تندی عکس می گیرم الانم بلند شد اب بهش دادم دوباره خوابید دیگه خیلی شیطون شده دائم یا پشت تخته یا کمد یا دستش تو سوراخ چیزی گیر افتاده امروز پاشو کرده بود تو چسب پهن هی جیغ میزد مامانشم با ذوق ازش فیلم می گرفت   خب تازه شیرین کاری هاش شروع شده دیگه امروز از صبح بهش می گم بگو سلام دستشو تندی بالا می بره می گه دلاممممممممم خب تا بعد ...
30 آذر 1390